ارمیا، کولوچه عسلی ارمیا، کولوچه عسلی ، تا این لحظه: 13 سال و 3 ماه و 25 روز سن داره
ایلمان،کولوچه مرباییایلمان،کولوچه مربایی، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 15 روز سن داره

ღ کولوچه های مامان ღ

پارک بعثت

پنجشنبه 94/5/8 داشتیم می رفتیم جایی که توی راه تصمیم گرفتیم بچه ها رو سر راه ببریم پارک بعثت. من خودم یادم نمیاد کی رفته بودم. شاید 20 سال پیش. بچه بودیم زیاد می رفتیم. یادش بخیر. اون موقع ها یه سرسره هشت پا داشت که انقدر آقا پسرها اونجا شلوغ می کردن که من می ترسیدم برم اون بالا. همیشه فقط نگاه می کردم. یه دریاچه داره که توش پر از اردک و قو و پلیکان و ماهیه. جوجه هام تا دیدن ذوق زده شدن و کلی اون قسمت موندیم تا حسابی به اردکها نگاه کنن. بعد رفتیم همون قسمت بازی بچه ها. خیلی تغییر کرده بود. یه هواپیمای قدیمی هم داره که یادمه اون موقع همه بچه ها می رفتن توش و نگاه می کردن. الان دورش یه حصار کشیدن. خلاصه کلی یاد کودکیم ...
14 مرداد 1394

روزهای تابستانی 94

یه روز خونه مامانی بودیم و خواهری هم اومد و سارا با یه سری کش های رنگی دستبند و گردنبند و با مهره های رنگی هم گوشواره و ... درست می کرد. سرگرمی خوبی بود. ارمیا و ایلمان و علی هم این وسط فیض می بردن. دیدیم ایلمان همه دستبندها دستش کرده و سارا هم کمکش کرد کلی انگشتر دستش کرد و کلی خندیدیم. یه روز پای تلویزیون دراز کشیده بودم و داشتم برای خودم فیلمی نگاه می کردم که حس کردم ارمیا و ایلمان خیلی ساکتن. رفتم آشپزخونه و... این آقا ایلمان رفته بود روی کابینت و هر چی نمک و ادویه بود رو ریخته بود توی گازو  روی زمین. ارمیا هم نشسته بود و تماشا می کرد. اینجا هم کلبه شادی مهد و دو ...
5 مرداد 1394
1